این بخشی از حیاط مدرسمونه. روز اولی که اومدم اینجا با یه حیاط بدون باغچه رو به رو شدم. یه حیاط که شبیه برهوت بود. پرسیدم چرا اینجا باغچه نداره؟ مدیر گفت زمینو یک سره آسفالت کردن، باغچه نکندن.
گفتم اگه باغچه درست کنید درخت میاریم حیاط یه کم رنگ و رو بگیره. با کمک پدر بچه ها یه قسمتهایی از آسفالتو کندن و کود ریختن. بعد هرکس هر موقع سال که می تونست یه درخت میاورد و می کاشتن. درختای کنار دیوار همون درختاییه که تو سه چهار سال اخیر هرکس به یادگار از خودش تو مدرسه کاشته.
امروز که از پنجره کلاس بهشون نگاه می کردم با خودم فکر می کردم ۲۰ سال بعد اینا چقدر بزرگ شدن و آیا کسی یادش هست یه روزایی یه سری دبیر جوون با چه عشقی و تو چه شرایطی میومدن اینجا و چه خاطری از خودشون می ساختن و به یادگار می ذاشتن؟!
درباره این سایت